چرا هوش مصنوعی هرگز جایگزین نوابغ انسانی نخواهد شد؟

تاریخ ارسال : 1404/09/02

چرا هوش مصنوعی هرگز جایگزین نوابغ انسانی نخواهد شد؟

پژوهشی جدید نشان می‌دهد که مدل‌های زبان بزرگ (LLMs) دارای محدودیت‌های ریاضی در ظرفیت خلاقیت هستند و هرگز نمی‌توانند به سطح اصالت و نبوغ یک انسان خلاق متخصص برسند. این یافته‌ها بر تفاوت کلیدی بین تولید متقاعدکننده و خلق اصیل و بدیع تأکید می‌کنند و نقش محوری نوآوری انسانی را تثبیت می‌نمایند.

نگاهی به چت جی پی تی و مدل‌های زبان بزرگ (LLMs)

ChatGPT که توسط شرکت OpenAI توسعه یافته، یکی از پیشرفته‌ترین نمونه‌های مدل زبان بزرگ (LLM) در جهان است. این مدل‌ها که بر پایه معماری ترانسفورمر (Transformer) بنا شده‌اند، با حجم عظیمی از داده‌های متنی اینترنت (شامل میلیاردها کلمه از کتاب‌ها، مقالات، وب‌سایت‌ها و گفتگوها) آموزش دیده‌اند. هدف اصلی LLM‌ها، درک عمیق زبان انسان و تولید پاسخ‌های متنی است که از نظر گرامری صحیح، از نظر محتوایی مرتبط و از نظر لحن، شبیه به انسان باشند.
 
عملکرد اصلی ChatGPT متکی بر پیش‌بینی آماری است. هنگامی که کاربر یک دستور یا پرسش (Prompt) را وارد می‌کند، مدل، احتمال وقوع هر کلمه بعدی را بر اساس الگوهایی که در داده‌های آموزشی دیده است، محاسبه می‌کند. این فرآیند احتمالاتی، به مدل امکان می‌دهد تا متن‌های طولانی و منسجمی را تولید کند که شامل خلاصه نویسی، ترجمه، تولید کد، نگارش شعر و داستان باشد. قدرت این ابزار در سرعت تولید و توانایی تقلید از سبک‌های نوشتاری مختلف نهفته است.
 
با وجود توانایی‌های چشمگیر، بسیار مهم است که بدانیم LLM‌ها فاقد درک، آگاهی یا نبوغ واقعی هستند. آن‌ها صرفاً الگوهای آماری و ارتباطات بین کلمات را می‌شناسند. این ویژگی باعث می‌شود که خروجی آن‌ها هر چقدر هم متقاعدکننده باشد، همیشه ریشه در داده‌های موجود و الگوهای گذشته داشته باشد. این محدودیت اساسی، هسته اصلی بحث‌های مربوط به ظرفیت خلاقیت واقعی آن‌ها را تشکیل می‌دهد.
 

معمای خلاقیت در هوش مصنوعی: چرا ChatGPT هرگز نابغه نخواهد شد؟

تبلیغات گسترده در مورد قابلیت‌های هوش مصنوعی مولد (Generative AI) اغلب این تصور را ایجاد کرده است که سیستم‌هایی مانند ChatGPT به‌زودی می‌توانند جایگزین خلاق‌ترین نویسندگان، هنرمندان و فیلمنامه‌نویسان شوند. با این حال، یک پژوهش پیشگامانه که توسط محققان استرالیایی انجام شده، این افسانه را با استدلال‌های ریاضی و مهندسی رد می‌کند. این مطالعه تأکید می‌کند که مدل‌های زبان بزرگ موجود دارای سقف ریاضی داخلی برای ظرفیت خلاقیت خود هستند و هرگز نمی‌توانند با اصالت و نبوغ یک انسان خلاق واقعی رقابت کنند.
 

محدودیت‌های ریاضی خلاقیت ماشینی

پروفسور دیوید کراپلی، استاد نوآوری مهندسی در دانشگاه جنوب استرالیا (UniSA) و سرپرست این پژوهش، خلاقیت را بر اساس اصول ریاضی استاندارد محاسبه کرد. نتایج این محاسبات نشان می‌دهد که ظرفیت خلاقیت در یک انسان معمولی در مقیاس صفر (بدون خلاقیت) تا یک (حداکثر خلاقیت)، حداکثر در حدود ۰.۲۵ است. کراپلی ادعا می‌کند در حالی که هوش مصنوعی می‌تواند رفتارهای خلاقانه را تقلید کند—و گاهی اوقات بسیار متقاعدکننده هم ظاهر شود—اما ظرفیت خلاقانه واقعی آن در سطح یک انسان متوسط محدود است و هرگز نمی‌تواند تحت ساختار فعلی به استانداردهای حرفه‌ای یا تخصصی یک هنرمند یا نویسنده برجسته برسد.
 
این یافته‌ها فرضیات عمومی در مورد قدرت‌های خلاقانه هوش مصنوعی را به چالش می‌کشند و شفافیتی مهم در بحث جهانی ایجاد می‌کنند که اغلب تحت تأثیر هیجان و سوءتفاهم‌ها قرار گرفته است.
 

تمایز قائل شدن بین "تولید" و "خلق اصیل"

به گفته پروفسور کراپلی، اشتباه رایج بسیاری از مردم این است که تولید کردن (Generating) را با خلاق بودن (Being Creative) اشتباه می‌گیرند. مدل‌های زبان بزرگ بر اساس حجم گسترده‌ای از محتوای موجود آموزش داده می‌شوند و تنها بر اساس آموخته‌های خود به دستورالعمل‌ها پاسخ می‌دهند. خروجی آن‌ها از نظر آماری، محتمل‌ترین پاسخ به داده‌های ورودی است.
 
کراپلی توضیح می‌دهد: «خلاقیت در حقیقت به معنای خلق یک چیز جدید، بدیع و مؤثر (Novel and Effective) است، در حالی که هوش مصنوعی صرفاً خروجی‌هایی را تولید می‌کند که مورد انتظار هستند، نه غیرمنتظره.»
 
او اشاره می‌کند که از نظر آماری، حدود ۶۰ درصد مردم در حوزه خلاقیت در سطح پایین‌تر از متوسط قرار دارند؛ بنابراین، طبیعی است که بخش قابل توجهی از جامعه، خروجی‌های هوش مصنوعی را خلاقانه بدانند. اما افرادی که خود دارای خلاقیت بالا و استعداد ویژه هستند، به سرعت می‌توانند نقاط ضعف و فرمولی بودن سیستم‌های هوش مصنوعی مولد را تشخیص دهند.
 

پیامدهای آینده برای صنایع خلاق

این پژوهش که در "Journal of Creative Behavior" منتشر شده، نشان می‌دهد که اگر صنایع خلاق (مانند فیلم‌سازی، موسیقی و ادبیات) بیش از حد به هوش مصنوعی متکی شوند، با خطر تولید آثار تکراری و فرمولی مواجه خواهند شد که فاقد عمق، اصالت و تأثیرگذاری واقعی است.
 
کراپلی تأکید می‌کند که هوش مصنوعی می‌تواند یک پشتیبان قدرتمند و سودمند باشد، اما هرگز نمی‌تواند جایگزین یک نویسنده، هنرمند یا طراح بسیار بااستعداد شود. برای اینکه هوش مصنوعی بتواند به خلاقیت در سطح متخصصان برسد، نیازمند ساختاری کاملاً جدید است که بتواند ایده‌هایی را تولید کند که به الگوهای آماری و محتوای گذشته وابسته نباشند. این امر نیازمند یک جهش مفهومی در طراحی هوش مصنوعی است که در حال حاضر محقق نشده است.
 
در نهایت، این یافته‌ها برای کسانی که برای نوآوری و نبوغ انسانی ارزش قائل هستند، بسیار دلگرم‌کننده است و تأکید می‌کند که جهان امروز، بیش از هر زمان دیگری به انسان‌های خلاق و متفکر نیاز دارد تا مرزهای هنر و دانش را جابجا کنند.
به این مطلب چه امتیازی می دهید؟ 1 2 3 4 5 (1)

نظر شما در مورد چرا هوش مصنوعی هرگز جایگزین نوابغ انسانی نخواهد شد؟ چیست؟

سوال: